تمامی مقالات

محافظ تشک، محافظی برای آرامش میلاد

محافظ تشک، محافظی برای آرامش میلاد

محافظی برای آرامش میلاد

میلاد، مثل خیلی از ما، آدمی بود که بیشتر به چیزهای بزرگ توجه می‌کرد تا جزئیات. برایش مهم بود که تشک تختش نرم باشد و حس راحتی بدهد، اما هیچ‌وقت به فکر نیفتاده بود که از آن محافظت کند. “تشک که چیز خاصی نمی‌خواد! مهم اینه که روش راحت بخوابم.” این جمله شعار همیشگی‌اش بود.

اما یک شب، زندگی میلاد تغییر کرد. او بعد از یک روز سخت کاری با یک لیوان آب‌میوه وارد اتاق شد. خسته و بی‌حوصله روی تخت نشست و همان لحظه که خواست کنترل تلویزیون را بردارد، لیوان از دستش سر خورد و آب‌میوه مستقیم روی تشک پخش شد. میلاد فقط با چشمانی گرد به لکه بزرگی که ایجاد شده بود خیره شد.

با دستمال شروع به پاک کردن کرد، اما فایده‌ای نداشت. روز بعد، وقتی بیدار شد، تشکش بوی میوه گندیده می‌داد. به همین زودی؟! تازه آن شب متوجه شد که تشکش، علاوه بر لکه، دیگر حس نرمی سابق را هم ندارد.

در این شرایط، میلاد به سراغ آرام، دوست خردمند و آرام‌بخش همیشگی‌اش رفت. آرام بعد از شنیدن ماجرا سری تکان داد و با لبخند گفت:
“میلاد، می‌دونستی می‌تونستی با یه محافظ تشک از این همه دردسر جلوگیری کنی؟”

میلاد با تعجب گفت: “محافظ تشک؟ یعنی چی؟ اون فقط جلوی لکه‌ها رو می‌گیره، نه؟”

آرام خندید و جواب داد: “این یکی از فوایدشه، اما فقط همین نیست. محافظ تشک از تشکت در برابر مایعات، لکه‌ها و بوها محافظت می‌کنه. تازه، باعث می‌شه عمر تشکت هم بیشتر بشه، چون از فرسایش طبیعی جلوگیری می‌کنه. دیگه از گرد و غبار و باکتری‌ها هم خبری نیست، که خودش کلی به سلامت خوابت کمک می‌کنه.”

میلاد که حالا علاقه‌مند شده بود، پرسید: “گرد و غبار؟ یعنی اینقدر مهمه؟”

آرام ادامه داد: “بله، گرد و غبار و حتی عرقی که شب‌ها بدنمون تولید می‌کنه، می‌تونه به‌مرور تشک رو خراب کنه. بعضی‌ها هم که به گرد و غبار حساسیت دارن، شب‌ها نمی‌تونن خوب نفس بکشن. محافظ تشک یه لایه بین تو و تشکت ایجاد می‌کنه که همه این مشکلات رو حل می‌کنه.”

میلاد که تازه عمق فاجعه را درک کرده بود، گفت: “عجب! چرا هیچ‌وقت بهش فکر نکرده بودم؟”

آرام لبخند زد: “حالا هم دیر نشده. یه محافظ تشک خوب بگیر، تشکت دوباره مثل روز اول می‌شه. تازه، تمیز کردنش هم خیلی راحت‌تره. هر وقت کثیف شد، فقط کافیه محافظ رو بندازی تو ماشین لباسشویی.”

چند روز بعد، میلاد با افتخار یک محافظ تشک خرید و روی تشک تازه‌اش انداخت. اولین چیزی که متوجه شد، حس تمیزی و طراوت بیشتر بود. دیگر نگران ریختن مایعات نبود و هر شب با خیالی آسوده‌تر به خواب می‌رفت.

حالا میلاد نه‌تنها از تشکش محافظت می‌کرد، بلکه بهتر از همیشه می‌خوابید. هر شب، قبل از خواب، با لبخند به آرام فکر می‌کرد و زیر لب می‌گفت: “آرام، تو یه نابغه‌ای!”

پایان

محافظ تشک

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *