بالشِ نجاتبخشِ گردنِ همسر میلاد
میلاد با عجله وارد فروشگاه کالای خواب شد. نگاهش از میان ردیف بالشها و تشکهای چیدهشده گذشت تا اینکه چشمش به فروشنده افتاد؛ مردی آرام با لبخندی همیشگی روی لب.
- سلام، آقا! من یه بالش طبی برای خانمم میخوام. چند وقتیه گردنش درد میکنه، میگن شاید از بالشه.
آرام سری تکان داد و پرسید:
- چه مدل خوابی دارن؟ به پهلو میخوابن یا طاقباز؟
میلاد کمی جا خورد. ابروهایش را بالا انداخت و گفت:
- فرقش چیه؟ مگه بالش، بالش نیست؟
آرام لبخند زد، دست به یکی از بالشهای روی قفسه کشید و گفت:
- نه دقیقاً! ببین، آدمها توی خواب، مدلهای مختلفی دارن. بعضیا بیشتر به پهلو میخوابن، بعضیا طاقباز، بعضیا هم روی شکم. هر مدل خواب، بالش مناسب خودش رو میخواد.
میلاد کمی فکر کرد و گفت:
- خب… خانمم معمولاً یا طاقباز میخوابه یا بعضی وقتا روی شکم.
آرام سری تکان داد و گفت:
- عالی شد! برای این مدل خواب، باید بالشی انتخاب کنیم که ارتفاع زیادی نداشته باشه، چون اگه بالش بلند باشه، گردن توی زاویه بدی قرار میگیره و دردش بیشتر میشه. بالشهای طبی مخصوص طاقباز و خوابیدن روی شکم، طراحی شدن که سر و گردن توی حالت طبیعی خودشون باشن و فشاری به مهرههای گردنی نیاد.
بعد از گفتن اینها، آرام یکی از بالشهای طبی را از قفسه برداشت، آن را با دست کمی فشار داد و ادامه داد:
- این مدل، انحناش جوری طراحی شده که وقتی طاقباز میخوابی، گردنت رو حمایت کنه. الیافش هم جوریه که سرت توش فرو نمیره، ولی درعینحال نرمه و حس سفتی اذیتت نمیکنه.
میلاد بالش را گرفت، کمی روی آن فشار آورد، بعد آن را زیر چانهاش گذاشت و گفت:
- عجب! انگار داره با آدم حرف میزنه!
آرام خندید:
- دقیقاً! بالش خوب باید با گردن و سرت حرف بزنه، نه اینکه باعث درد و ناراحتی بشه.
میلاد راضی سر تکان داد و گفت:
- خب، اینو میبرم. امیدوارم گردندرد خانمم همونطور که اومده، بره!
آرام دستی به بالش زد و گفت:
- اگر انتخابت درست باشه، مطمئن باش که میره!
میلاد بالش را زیر بغل زد و از فروشگاه خارج شد، درحالیکه مطمئن بود امشب، همسرش یکی از بهترین خوابهایش را تجربه خواهد کرد.