تشک ضد لرزش، نجاتدهندهی خواب مشترک
میلاد دوباره بیدار بود. البته این بار نه فقط خودش، بلکه همسرش، لیلا، هم با چشمان خسته روی تخت دراز کشیده بود و زیر لب غر میزد:
• میلاد، چند بار بگم؟ اینقدر غلت نزن! نصف شب منم بیدار میکنی.
میلاد که خودش هم از این وضع خسته شده بود، آهی کشید و گفت:
• دست خودم نیست، لیلا. نمیتونم راحت بخوابم. انگار تشک یه تله است، هر جا میخوابم، مجبورم جا عوض کنم.
لیلا که حسابی از بیخوابی کلافه بود، بالش را محکم روی صورتش گذاشت و گفت:
• یا مشکل تشکه، یا باید تو رو به اتاق دیگه تبعید کنم!
این جمله به قدری برای میلاد جدی به نظر رسید که صبح روز بعد، مستقیم سراغ آرام رفت. آرام، مثل همیشه سرحال و خوشرو، به او لبخند زد و گفت:
• میلاد، باز بیخوابی؟
میلاد که دیگر از بیخوابی و غرغرهای شبانه خسته شده بود، با حرص گفت:
• مشکل جدید اینه که بیخوابی من لیلا رو هم بیدار میکنه. اونم نصف شب از غلت زدنهام کلافه میشه. دیگه کم مونده حکم تبعیدم به مبل اتاق پذیرایی صادر بشه.
آرام خندید و گفت:
• اوه، به نظرم وقتشه به فکر یه تشک ضد لرزش باشی. تشکی که حرکت و لرزش رو کمتر منتقل کنه.
میلاد که هنوز از راهحل چیزی نمیدانست، پرسید:
• یعنی چی؟ چه جور تشکی این کار رو میکنه؟
آرام با حوصله توضیح داد:
• تشک طبی بدون فنر، برای این مشکل عالیان. این تشکها حرکت رو جذب میکنن، یعنی وقتی تو غلت بزنی، لیلا اصلاً متوجه نمیشه. اما اگه تشک بدون فنر دوست نداری، تشکهایی هستن که ترکیب فنر پاکتی دارن؛ فنرهای جدا از هم که مستقل حرکت میکنن. اینجوری لرزش به کل تشک منتقل نمیشه.
میلاد که انگار تازه دریچهای به دنیای جدید باز کرده باشد، با هیجان گفت:
• واقعاً؟ یعنی تکنولوژی تشکها اینقدر پیشرفت کرده که تشک بدون لرزش داریم؟
آرام خندید و گفت:
• آره دیگه، تشک خوب فقط یه چیزی نیست که روش بخوابی؛ مثل یه شریک خوابه که قراره سالها باهات باشه. باید دقت کنی که مناسب شرایطت باشه.
میلاد سرش را خاراند و گفت:
• حالا از کجا بدونم کدوم نوع مناسب منه؟
آرام با اطمینان گفت:
تشک فنر پاکتی منفصل، تو این تشک ها فنری، هر فنر به صورت جداگانه در یک کیسه پارچهای قرار داره. این طراحی باعث میشه که هر فنر به صورت مستقل عمل کنه و فشار وارد شده به یک قسمت از تشک، به قسمتهای دیگر منتقل نشه. این یعنی، باعث کاهش حرکت و تکانهای ناشی از غلت زدن تو در خواب میشه.
میلاد با خنده گفت:
• فکر کنم لیلا از خوشحالی اولین کسی باشه که میگه بریم یک تشک ضد لرزش بخریم!
چند روز بعد، میلاد با چهرهای راضی به آرام گفت:
• یه تشک خریدم که حرف نداره! دیگه غلتهام لیلا رو بیدار نمیکنه. تازه خودم هم حس میکنم کمتر غلت میزنم.
آرام لبخند زد و گفت:
• اینه نتیجهی یه انتخاب درست. حالا برو با خیال راحت بخواب، و یاد بگیر خواب خوب یعنی زندگی خوب!