داستان میلاد و انتخاب تشک برای کوچولوی خوابآلود
میلاد، پدری مهربان و البته کمی بیحوصله بود که معتقد بود هر چیزی که به چشم میآید، همان به دل هم مینشیند! یک روز که تصمیم گرفته بود برای پسر کوچکش، سامیار، تشک جدیدی بخرد، به یک فروشگاه رفت، اما خیلی به جزئیات اهمیتی نداد. هر چه فروشنده گفت این تشک بهتر است یا آن تشک ویژگی خاصی دارد، میلاد با خونسردی جواب داد:
– “آقا جان، یه تشک معمولی بدید که بشه روش خوابید، همین!”
فروشنده با لبخند به سمت انبار رفت تا اولین تشکی که به دستش میرسد را بیاورد. میلاد هم با خوشحالی فکر میکرد کار خرید را به سرعت تمام کرده و به خانه برمیگردد. اما همان لحظه دوست قدیمیاش، آرام، که اتفاقی از آنجا رد میشد، میلاد را دید و وارد فروشگاه شد.
– “میلاد! چکار میکنی اینجا؟”
– “برای سامیار یه تشک میخوام. ولی خب زیاد سخت نمیگیرم، بچهس دیگه، چه فرقی میکنه؟”
آرام دستهایش را به کمر زد و با چهرهای جدی اما مهربان گفت:
– “میلاد جان، میدونی که بچهها نسبت به ما بزرگترها حساسترن؟ اگه تشکی که میگیری مناسب نباشه، ممکنه سامیار درست نخوابه، صبحها بدخلق بشه یا حتی به ستون فقراتش آسیب برسه!”
میلاد کمی جا خورد و گفت:
– “آخه یه تشک کوچولو دیگه چی کار میتونه بکنه؟”
آرام با لحنی قانعکننده توضیح داد:
– “تشک مناسب کودک باید چند تا ویژگی مهم داشته باشه. اول اینکه جنسش باید ضدحساسیت باشه، چون پوست بچهها خیلی حساسه. دوم، سفتی و نرمی تشک باید متناسب باشه، نه اونقدر نرم که بدنش فرو بره، نه اونقدر سفت که اذیت بشه. سوم، تشک کودک باید طوری طراحی بشه که ستون فقرات بچه توی حالت طبیعی باشه و رشدش به مشکل نخوره.”
میلاد سرش را خاراند و گفت:
– “خب، این چیزها رو از کجا بفهمم؟”
آرام با خنده گفت:
– “باید از فروشنده بخوای ویژگیها رو بهت توضیح بده یا مشخصاتش رو بخونی. همین که بدونی دنبال چی باید باشی، کافیه. مثلاً ببین لایههای تشک تهویه مناسب دارن؟ یا کاور تشک قابل شستشو هست؟ چون بچهها ممکنه گاهی آب یا شیر بریزن.”
میلاد با تعجب گفت:
– “راست میگی، اصلاً به این چیزها فکر نکرده بودم! سامیار بعضی وقتها شبها خوب نمیخوابه، شاید تشکش مشکل داره.”
آرام سری تکان داد و گفت:
– “همینطور که تغذیه و بازیش براش مهمه، خوابش هم از همه مهمتره. خواب خوب یعنی انرژی و رشد بهتر!”
میلاد بعد از صحبتهای آرام تصمیم گرفت بیشتر دقت کند. بعد از بررسی چند مدل مختلف، یک تشک باکیفیت و مناسب برای سامیار انتخاب کرد.
چند روز بعد، میلاد دوباره به آرام پیام داد:
– “سامیار عاشق تشک جدیدش شده! شب تا صبح عین فرشتهها میخوابه. حق با تو بود، آرام!”
آرام با لبخند جواب داد:
– “خوب خوابیدن، هنر بچههاست، ولی پدر و مادرها باید شرایطش رو فراهم کنن. حالا دیدی کار سختی نبود؟”
از آن روز به بعد، میلاد در خرید وسایل برای خانوادهاش دقت بیشتری میکرد، چون فهمید کیفیت زندگی از همین جزئیات ساده شروع میشه.