بالش ماساژور آرام!
میلاد با چشمانی نیمهباز و خمیازهای کشدار، لیوان قهوهاش را برداشت و به آرام نگاه کرد که با انرژی عجیبی مشغول تایپ کردن بود.
میلاد: یه لحظه صبر کن! تو چی زدی که اینقدر سرحال و پرانرژیای؟ تا هفته پیش هر روز از گردندرد و بدخوابی ناله میکردی، الان انگار به پری انرژی تبدیل شدی!
آرام: (با لبخند مرموز) چیزی نزدم، یه بالش جادویی خریدم!
میلاد: (با تعجب) بالش جادویی؟ یعنی چی؟ خودت میدونی چقدر ترسناکه که یکی از گردندرد به بالشی رسیده که جادو میکنه؟ نکنه شبها یواشکی گردنتو ماساژت میده؟
آرام: (میخندد) دقیقاً همین حس رو داشتم! ولی نه، ماساژی که تو فکر میکنی نیست. این بالش یه طراحی خاص داره که انگار داره گردن رو ماساژ میده، اما در واقع فقط کاملاً ارگونومیکه.
میلاد: حالا واقعاً جادوییش کجاست؟
آرام: ببین، این بالش یه طراحی موجی داره که سر و گردن رو توی بهترین حالت ممکن نگه میداره. فشار رو یکنواخت پخش میکنه، باعث میشه جریان خون بهتر بشه و گردنم توی خواب تو وضعیت درستی بمونه. شبیه شونهی تخممرغیه، یعنی هوا رو خوب رد و بدل میکنه و نمیذاره گرم بشه.
میلاد: پس یعنی شب تا صبح گردنت خنک و ریلکس میمونه؟
آرام: دقیقاً! ارتفاعشم ۱۳.۵ سانته، برای کسی مثل من که به بالش بلند عادت داره، یه گزینه عالیه. دیگه صبحها با گردندرد از خواب بیدار نمیشم!
میلاد: خب، حالا نگو که قیمتش هم فضاییه!
آرام: (با خنده) نه بابا! فکر نکن یه ربات ماساژور توش کار گذاشتن. یه بالش طبی حرفهایه که طراحیش جوریه که انگار ماساژ میده، نه اینکه واقعاً کسی اون تو نشسته باشه گردنتو ماساژ بده!
میلاد: باشه، باشه! لینک خریدش رو بده، گردن منم داره داد میزنه!
آرام خندید و لینک خرید بالش ماساژور را برای میلاد فرستاد. شب بعد، میلاد هم سرش را روی همان بالش گذاشت و برای اولین بار بدون ناله از گردندرد، صبح را آغاز کرد! 😊