نجات ستون فقرات میلاد با پشت کمری طبی اداری!
در یک ادارهی شلوغ که بیشتر شبیه سالن انتظار دردهای عضلانی بود تا محیط کار، میلاد، کارمند پرتلاش اما کمتحرک، روی صندلی اداری قدیمیاش نشسته بود. صندلیای که بیشتر به شکنجهگاه ستون فقرات شباهت داشت تا جای نشستن.
میلاد هر چند دقیقه یکبار اینطرف و آنطرف میچرخید، پشتش را میمالید و غرغر میکرد. بالاخره طاقت نیاورد و با آهی بلند رو به همکارش، آرام، کرد و گفت:
«آخ آرام… این صندلی منو آخر میکشه! انگار روش میخ داره. کاش میتونستم یه صندلی طبی بخرم، ولی خب، هزینهش از حقوق این ماه بیشتره!»
آرام که همیشه مثل اسمش آرام و با تدبیر بود، لبخندی زد و گفت:
«میلاد جان، لازم نیست کل صندلی رو عوض کنی. منم قبلن مثل تو بودم، هر روز یه مدل قوز داشتم! ولی از وقتی یه پشتکمری طبی اداری گرفتم، انگار ستون فقراتم رفته سفر تایلند، ماساژ هم گرفته برگشته!»
میلاد با چشمانی گرد پرسید:
«جدی؟ فقط با یه پشتکمری؟!»
آرام سرش را تکان داد و توضیح داد:
«آره، این پشتکمریها طوری طراحی شدن که قوس طبیعی کمر رو حفظ کنن، فشارو از روی مهرهها بردارن و باعث میشن بدنت تو وضعیت درست قرار بگیره. از همون روز اول، احساس کردم دارم روی ابر میشینم، نه روی تخته!»
میلاد که انگار نور امید در چشمانش تابیده بود، گفت:
«یعنی میگی به جای خرج میلیونی، فقط با یه خرید کوچیک میتونم این زجر روزانه رو تموم کنم؟!»
آرام خندید و گفت:
«دقیقاً! یه پشتکمری خوب، انگار به بدنت احترام گذاشتی. تازه شبها هم راحتتر میخوابی چون کمرت دیگه از کار روزانه شکایت نمیکنه.»
از آن روز، میلاد هم صاحب یک پشتکمری اداری طبی شد و کمکم نهتنها دردهای کمرش رفتن پی کارشون، بلکه حتی چهرهاش هم شادتر شد. حالا هر وقت کسی در اداره غر میزد، میلاد با لبخند آرامی میگفت:
«یه پشتکمری کوچولو، یه تغییر بزرگ!»
و این شد شروع فصل جدیدی از آرامش در زندگی کاری میلاد.